عشق و احساس
عشق یعنی احساس و احساس یعنی انسان بودن پس همیشه انسان باش!
 
 

مبارزه استاد با تفسير مادی قرآن 

اين بخش به نقل از مقدمه كتاب علل گرايش به ماديگری می‏باشد . در آن‏ 
مقدمه ، قبل از مطلب زير ، فصلی درباره تحريف شخصيتهايی مانند حافظ و 
حلاج توسط ماترياليستها بحث شده است . 
ماترياليسم در ايران در يكی دو سال اخير به نيرنگ تازه‏ای بس خطرناكتر 
از " تحريف شخصيتها " دست يازيده است و آن تحريف آيات قرآن كريم و 
تفسير مادی محتوای آيات با حفظ پوشش ظاهری الفاظ است . اين نيرنگ ، 
نيرنگ جديدی است و از عمر آن در ايران كمتر از دو سال می‏گذرد . 
البته اصل اين طرح و نيرنگ چيز تازه‏ای نيست ، طرحی است كه كارل‏ 
ماركس برای ريشه‏كن كردن دين از اذهان توده‏های معتقد در صد سال پيش داده‏ 
است . طرح ماركس اين است كه برای مبارزه با مذهب در ميان توده معتقد 
بايد از خود مذهب عليه مذهب استفاده كرد ، به اين صورت كه مفاهيم‏ 
مذهبی از محتوای معنوی و اصلی خود تخليه و از محتوای مادی پر شود تا توده‏ 
مذهب را به صورت مكتبی مادی دريابد . پس از اين مرحله ، دور افكندن‏ 
پوسته ظاهری آن ساده است .

تاب ماركس و ماركسيسم از نوشته‏ای از لنين به نام " وضع طبقه كارگر 
در قبال دين " چنين نقل می‏كند : 
" مكتب ماركس همانا مكتب ماديگری است . از اين لحاظ ، به همان‏ 
اندازه ماديگری انسيكلوپديستها يا ماديگرايی فويرباخ با دين عناد دارد . 
. . لكن ماديگرايی جدلی ( 1 ) نسبت به كاربرد فلسفه در زمينه‏های تاريخ و 
علوم اجتماعی از انسيكلوپديستها يا فويرباخ بسيار دورتر می‏رود : بايستی‏ 
دين را براندازيم . اين الفبای هر نوع ماديگری و لذا الفبای ماركس‏ 
می‏باشد . اما . . . مكتب ماركس دورتر می‏رود : بايد دانست چگونه با دين‏ 
مبارزه كرد ؟ و برای اين كار ، بايد منابع ايمان و دين توده‏ها را با 
مفاهيم ماديگرا توضيح داد " ( 2 ) . 
اين تعبير ماركس شامل مفهوم ديگری نيز می‏تواند باشد و آن اينكه تاريخ‏ 
را به طور كلی به گونه مادی برای توده تفسير نمايند . خاستگاه مادی‏ 
گرايشها و از آن جمله گرايشهای مذهبی را به توده تفهيم كنيد تا بفهمد 
مذهب ريشه طبقاتی‏اش كجاست و از كجا به او تحميل شده است . توده‏ 
هنگامی كه فهميد همه پديده‏های اجتماعی ريشه مادی طبقاتی دارد ، خود به‏ 
خود پيوند خويش را با مذهب قطع می‏كند . 
ماترياليسم در شكل جديد كه كمتر از نيم قرن است در ايران برای خود جای‏ 
پايی پيدا كرده است ، در ابتدا نه منطق الهيون را در سطحی كه بعد با آن‏ 
مواجه شد پيش‏بينی می‏كرد و نه مذهب را در 

 

 

 

 

 

 

 

پاورقی : 
. 1 ماترياليسم ديالكتيك . 
. 2 ص 284 ، ضميمه چهاردهم . 

 

  ميان عموم طبقات و بالاخص توده‏ها اين اندازه ريشه‏دار می‏دانست . 
می‏پنداشت به سادگی می‏تواند حريف را ، هم از ميدان منطق و استدلال و هم‏ 
از صحنه اجتماع خارج سازد . اما در عمل اين حساب غلط از آب درآمد . 
اكنون كه نه از راه منطق و استدلال و نه از راه به اصطلاح واردكردن خود 
آگاهی طبقاتی در انديشه توده‏ها طرفی نبسته و عملا قوی‏ترين و بانفوذترين‏ 
نيروها را در ميان عموم طبقات - و بالخصوص طبقه محروم و ستم كشيده - 
نيروی مذهب تشخيص داده ، به اين فكر افتاده كه از خود مذهب عليه مذهب‏ 
استفاده كند . 
مطالعه نوشته‏های به اصطلاح تفسيری كه در يكی دو سال اخير منتشر شده و 
می‏شود ، ترديدی باقی نمی‏گذارد كه توطئه عظيمی در كار است . در اينكه‏ 
چنين توطئه‏ای از طرف ضد مذهبها برای كوبيدن مذهب در كار است ، من‏ 
ترديد ندارم . آنچه فعلا برای من مورد ترديد است اين است كه آيا 
نويسندگان اين جزوه‏ها خود اغفال شده‏اند و نمی‏فهمند كه چه می‏كنند و تنها 
دستهای پشت‏پرده هستند كه می‏دانند چه می‏كنند ، و يا خود اينها عالما 
عامدا با توجه به اينكه با كتاب مقدس هفتصد ميليون مسلمان چه می‏كنند ، 
دست به چنين تفسيرهای ماترياليستی زده و می‏زنند ؟ 
ما نظر به اينكه در اين نوشته‏ها آثار و علائم خامی و بی‏سوادی را فراوان‏ 
می‏بينيم - و به چند نمونه اشاره خواهيم كرد - ترجيح می‏دهيم كه فعلا 
ماترياليستی را كه به صورت تفسير آيات در اين يكی دو سال اخير تبليغ‏ 
می‏شود ، " ماترياليسم اغفال شده " بناميم و اگر پس از اين تذكرات ، 
باز هم راه انحرافی خود را تعقيب كردند ، ناچاريم آن ماترياليسم را " 
ماترياليسم منافق " اعلام 
نماييم ( 1 ) . 
من در اينجا از همه سروران و فضلا و دانشمندان با حسن‏نيت اين كشور 
دعوت می‏كنم كه در آنچه من اكنون می‏گويم با ديده دقت و بی‏طرفی بنگرند و 
اگر واقعا احساس می‏كنند كه من اشتباه می‏كنم به من تذكر دهند و منطقا 
اشتباه مرا به من ثابت كنند . من خدا را گواه می‏گيرم كه حاضرم صريحا به‏ 
اشتباه خود اعتراف كنم . 
به اين نكته توجه دارم كه تدبر در قرآن مجيد حق هر فرد مسلمانی است و 
در انحصار فرد يا گروهی نيست . و باز به اين نكته توجه دارم كه برداشتها 
هر اندازه بی‏غرضانه باشد ، يك جور از آب در نمی‏آيد . هر كسی ممكن است‏ 
ديدگاه ويژه‏ای داشته باشد و حق دارد با توجه به درك مفاهيم لغات و وارد 
بودن به اسلوب زبان عربی و اسلوب خاص قرآن و با توجه به شأن نزول‏ 
آيات و تاريخ صدر اسلام و با توجه به آنچه مسلم است كه از ناحيه ائمة 
اطهار ( عليهم‏السلام ) در تفسير آيات رسيده است و با توجه به پيشرفتهای‏ 
علوم ، در آيات قرآن مجيد تدبر نمايد و برداشتهای خود را كه لا اقل خودش‏ 
بينه و بين الله به آنها معتقد است ، به عنوان تفسير يا هر عنوان ديگری‏ 
در اختيار ديگران بگذارد . اما می‏دانيم در طول تاريخ از طرف گروههايی از 
" باطنيه " و غير باطنيه تفسيرهايی از آيات شده است كه آنها را به‏ 
حساب تفسير و برداشت نمی‏توان گذاشت ، مسخ و تحريف است نه برداشت و 
تفسير . 
من ترجيح می‏دهم در مطالبی كه می‏خواهم تذكر دهم ، خود اين نويسنده و يا 
نويسندگان را - كه فرض ما فعلا بر اين است كه 

 

پاورقی : 
. 1 [ اين جمله از عواملی بود كه به اعتراف قاتلان نابكار استاد موجب‏ 
شهادت آن بزرگوار گرديد ] . 

 

پاورقی : 
. 1 از ادامه نقل اين اهانتها معذورم . 

 

پاورقی : 
. 1 بقره / . 3 
. 2 يعنی الف و لام " الغيب " ، الف و لام عهد است . 

پاورقی : 
. 1 بقره / . 4 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 21 آذر 1391برچسب:مبارزه استاد مطهری با تفسير مادی قرآن, :: 17:16 :: توسط : پویا اس ام

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق و احساس و آدرس pouyasm.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 38
بازدید دیروز : 77
بازدید هفته : 116
بازدید ماه : 115
بازدید کل : 45174
تعداد مطالب : 78
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

Alternative content